41

...

41 چهل و یک سالگی ... و دیگر هیچ

نمانده در دلم دگر توان دوری !!!

سلام

قند و عسل و نمک شده دو سال و 4 ماهش

و حال من الان دقیقا عنوان این پست هستش تا برسم خونه و بپره بغلم!

زیاده عرضی نیست خدا قسمت همه بکنه

پی نوشت 1: پست بدون پی نوشت دل پیچه میاره

پی نوشت 2: خداروشکر

پسر پسر قندعسل

سلام

ورژن جدید مترومن الان هشت ماهشه

 

پ.ن: پسرم گوله نمکه 

98

...

98 سال اولین های زیادی بود برام ... قشنگ بود ...

ولی تلخیهای عمومی این سال همه رو زهرمارمون کرد ...

98 ... برو و لطفا دیگه برنگرد ...

سلام :)

تیرماه باشد و تو باشی ... ودیگر هیچ از دنیا نمیخواهم 

خرداد

 

 

عشقم 

 

ما به خرداد پراز حادثه عادت داریم ... و چه حادثه ای قشنگ تر از تو 

 

 

عشق من

سلامی به قشنگی تو که همیشه ی خدا برایم اردی بهشتی 

 

 

 

 

 

پ.ن:قبل تر ها گفته بودم اردی بهشت ماه عاشقهاست ... دنیایم اردی بهشت است ... اردی بهشت ابدی برای همه آرزومندم 

 

 

 

 

عید نوروز ... سال نو

سال نو ... یعنی تو 

 

همین 

 

 

پی نوشت :سال نو مبارک 

زندگی

سلام :)

 

 

 

زندگی متأهلی بیشتر از اونی که تنوع و تغییر باشه بیشتر تجربه ای قشنگ و حس مسئولیتی عجیب به همراه داره ... منتهی باید آدمش باشی و آدمش باشه و اونی که باید باشه ... باشه و الا ...

سلام :)

سلام

 

اینجا ایران است ... و من علیرضا ... مردی از مترو

فعلا همین